سفارش تبلیغ
صبا ویژن

85/3/1
12:0 صبح

Friends ایرانی در جاده خاکی

بدست سید عبدالمجید زواری در دسته

سریال طنز «زندگی به شرط خنده»، چندی است به عنوان تنها سریال طنز از سیما در حال پخش است و به رغم این که شبکه‌های سیما برنامه خاصی ندارد، ولی هنوز این سریال با اقبال عمومی روبه‌رو نشده است.

به گزارش خبرنگار «بازتاب»، چند سالی است، ویروس سریال‌های نود قسمتی به عنوان حربه‌ای برای رقابت‌های جالب در میان شبکه‌های تلویزیونی رسانه ملی به کار رفته و مورد انتقاد واقع شده است، اما شبکه تهران در چرخشی جالب، پس از این‌که همه شبکه‌های سیما و حتی مدیریت پیشین این شبکه، حاضر به تولید سریال‌های نود قسمتی به اصطلاح طنز نشده و حتی سریال کارگردان سابق «زیر آسمان شهر» را در شبکه تهران، نیمه راه متوقف کرده است، در نهایت شگفتی، کپی بسیار ضعیفی از سریال آمریکایی دوستان (Just Friends) را با عنوان «زندگی به شرط خنده»، روی آنتن برده است.

نهایت توجه و علاقه این سریال، معطوف به رده سنی نه تا هجده سال است که بیشتر به دلیل جذابیت‌های تصویری، که شامل حرکات و اداها و حرف‌های سطح پایین و سخیفی است که بین چند بازیگر از قرار محبوب این سریال رد و بدل می‌شود.
به‌رغم این موارد، این سریال به هیچ‌وجه حتی جلب توجه مجموعه‌هایی چون «زیر آسمان شهر»، «بدون شرح» و «کمربندها را ببندیم» را به خود ندیده و به واقع، حکایت زنده عدم موفقیت سریال «بانکی‌ها» از شبکه دوم سیما تکرار کرده است.

داستان بی‌هدف، فیلمنامه ضعیف و بداهه‌گویی‌های بدون محدودیت، استفاده از چهره‌هایی که ماندگاری در ذهن مردم داشته و دیگر جذابیت مستمر ندارند، از مواردی است که به شدت در مورد این سریال به چشم می‌خورد و معلوم نیست، مراکز تحقیقات سازمان صداوسیما که برای موضوع‌هایی مثل فعالیت شبکه‌ها در نوروز یا ماه رمضان هزاران اطلاعیه و اعلامیه می‌دهند، آیا در این باره نیز حاضرند به عدم توفیق این گروه که حکایت تکرار مکررات پیدا کرده، اعتراف کنند.

یکی از نویسندگان این سریال، که چندی پیش از سوی کارگردان به شدت تخریب شد، اعلام کرده بود که بازیگر اصلی آن در حال حاضر، رقمی معادل 12 میلیون تومان در هر ماه برای بازی در این سریال دریافت می‌کند!

جالب است بدانید، بیشتر این کارهای روتین و روزپخش بدون استثنا در زمانی بین 100 تا 150 روز کامل می‌شود که دلیل آن مناسبت‌های مختلف و نرسیدن برنامه به پخش بوده و تازه شبکه پس از پایان سری اول به خاطر عادت در تنظیم جدول پخش حدود یک تا دو ماه دیگر نیز کار را ادامه می‌دهد تا در موقعیتی خنثی سریال تمام شود. این موضوع، خود حکایت ارقام وحشتناکی است که در این چنین سریال‌هایی ردوبدل می‌شود. هرچند ارقامی که کارگردان حرفه‌ای چنین سریال‌هایی دریافت می کند، به حدی نجومی است که اصلا جای بحث ندارد و نمی‌توان تصور کرد، حقوق یک حرفه‌ای را با کارگردانی که تنها حضور موثر وی، تدوین سریال زیر آسمان شهر و ارتباط دوستانه با یکی از تهیه کنندگان سوگلی شبکه سه بوده است، موجب شود که او هم در زمره بهترین‌های طنز تلویزیون ایران به شمار بیاید.

وقتی بی‌توجهی به گذشته و تخصص افراد، موجب پرداخت چنین دستمزدهایی می‌شود و در نهایت، مردم مجبور هستند، مجموعه‌ای کم‌اثر، ضعیف و ناتوان را فقط به جهت این که رسانه نمی‌تواند آنها را به شرط رعایت اصول سرگرم کند، تحمل کنند. اعتبار رسانه ملی در نزد مخاطبانش کاسته شده و مردم را به شک وا می‌دارد.

از موارد جالب این سریال، استفاده از منابع حمایت مالی (یک شرکت خودروسازی) است تا هزینه‌های کلان عوامل مجموعه را پوشش دهد، اما در نهایت تعجب می‌بینیم که هیچ بازخورد مثبتی از این محصول در میان مردم وجود نداشته و شبکه هم پشیمان از گذر زمان و هزینه تنها سکوت اختیار می‌کند.

یک بار در سازمان صداوسیما، بی‌توجه به گذشته و توانایی به صرف جلو بردن کار موجب شد که موج تولید فیلم‌های سینمایی و سریال‌های مذهبی و تاریخی با اتفاقات و حوادثی روبه‌رو شود که رسانه ملی در نهایت و به هنگام اجرای پروژه سریال امام حسین(ع) برای جلوگیری از یک تجربه تلخ دیگر مانند سریال تنهاترین سردار تصمیم به تعطیلی کار گرفته و بار هر انتقادی را به جان بخرد.

حالا در شرایطی که شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به شدت در حال افزایش توان خود برای جذب مخاطب داخل ایران بوده و حتی شبکه‌های خارجی مثل «شوتایم» و «ام بی سی» هم سرویس زیرنویس فارسی به محصولات برتر جهانی و فیلم‌های سینمایی معروف خود اضافه کرده‌اند، رواست که در رسانه ملی چهره‌های توانمند فقط به دلیل نداشتن لابی با برخی تهیه کنندگان سوگلی که همواره در طول سال چندین سریال و چندین برنامه روتین روزانه بالای 120 دقیقه را در اختیار دارند، بیرون از گود مانده و مردم مجبور باشند، محصولات ضعیف را تحمل کنند؟!

در حال حاضر، با توجه به این که تابستان در راه بوده و میلیون‌ها جوان به خلاف اصول تلویزیونی در دنیا نیازمند محصولات مناسب رسانه‌ای هستند، به جاست مسئولان رسانه ملی و شبکه‌های سراسری به جای پر کردن آنتن با سریال‌های تکراری و محصولات ضعیف، اندکی از زمان فعالیت شبکه‌های خود را کم کرده و بعد با برنامه‌ریزی و محصولات قوی به استقبال مخاطبان خود بروند.

اما یک سوال باقی می‌ماند که چرا مدیر قبلی مجموعه ارزشمند و کم‌نظیر روایت فتح، حاضر می‌شود در شبکه او چنین کار سخیف و سطح پایینی به اسم طنز فاخر به نمایش درآید؟ آیا در ماهیت اجرای این طرح نظارت و ارزیابی دقیقی صورت می‌گیرد؟!

 

بمب دیپلماتیک در زمین بوش


 


متن کامل نامه احمدی نژاد به بوش


 


 


 

آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری                  در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید 


 



انرژى هسته اى و ضرورت هاى زمانه 2