آمریکاییها در به تصویر کشیدن داستان 11 سپتامبر در هالیوود، سردرگم هستند؛ هم میخواهند از آثار عاطفی و روانی سوء بر خانواده و مردم مصیبتدیده این حادثه در آمریکا در فیلمهای این حادثه پیشگیری کنند و هم به مظلومنماییهای خود برای سلطه بر افکار عمومی آمریکا و جهان ادامه دهند و هم واقعیتهای سقوط برجهای دوقلوی نیویورک را به عنوان نماد تجاری و قدرت آمریکا، به تصویر نکشند.
به گزارش سرویس بینالملل «بازتاب»، روزنامه آمریکایی «لوسآنجلستایمز» در اینباره مینویسد: چند هفته پیش در آمریکا فیلمی به نمایش درآمد که 90 دقیقه آخر زندگی مسافران هواپیمای حادثه 11 سپتامبر را به تصویر کشیده بود. صحنههای این فیلم آنقدر مردم را منقلب کرد که مدیر پخش فیلم، مجبور به توقف پخش تیزر فیلم شد.
آنان خصوصا خانوادههای کسانی که افرادی را در این حادثه از دست داده بودند، آنقدر منقلب شده بودند که این سؤال را به وجود میآورند که یک درد عاطفی چقدر زمان میبرد تا از بین برود و مرز جداسازی یک «فاجعه» از «سرگرمی» در جامعه رسانهای کجاست؟
با نزدیک شدن به پنجمین سالگرد این حادثه و فیلم آینده «اولیور استون» که در آگوست اکران خواهد شد، بحث بزرگی راجع به تصمیم هالیوود برای به تصویر کشیدن جزییات آخرین لحظات زندگی مسافران هواپیماها به وجود آمده است. فیلم استون با نام «مرکز تجارت جهانی» در مورد دو افسر پلیسی است که در ویرانههای برجهای دوقلو گیر افتادهاند.
دو بحث کلیدی در اینجا مطرح است: آیا خیلی زود نیست برای ملتی که هنوز در حال تلاش برای رهایی از ضربه عاطفی این فاجعه است، چنین فیلمی ساخته شود و اینکه آیا هالیوود در مورد اینکه از سرگذشت قربانیان در استودیوهای خود استفاده میکند، گناهکار نیست؟
هرچند هر دو فیلم گفتهشده ـ که با همکاری نزدیک خانواده قربانیان ساخته شده ـ نشانگر این است که آنان برخلاف سایر جامعه آمریکا، در مسیر بهبود و فراموشی حادثه هستند.
فرهنگ آمریکا و هالیوود، پیش از این نیز بارها با این تقابلات روبهرو بودهاند. از زمان حمله به «پرل هاربور» تا جنگ ویتنام.
شوک اولیه تماشای حملات 11 سپتامبر از تلویزیون، متعاقب دو جنگ و بحث کینهتوزانهای شد که بیشتر جامعه آمریکا را از چرخه فراموشی این درد خارج کرد و این در حالی بود که خانواده قربانیان به شدت بر از دست رفتگانشان متمرکز بودند.
با این وجود، اگرچه ممکن است عدهای فکر کنند که هالیوود با سرعت زیادی حرکت میکند، اما تاریخ چیز دیگری میگوید. تنها طی پنج ماه بعد از حمله «پرل هاربور»، فیلم «خاطره پرل هاربور» ساخته شد که این جنگ را شکست بزرگی برای آمریکا قلمداد کرد. بعضی فیلمها صرفا تبلیغاتی بودند و بعضی نیز واقعگرا.
بعدها فیلمهای دیگری نیز در این مورد ساخته شد. مانند «بهترین سالهای زندگی ما» در سال 1946 در مورد سربازانی که سعی داشتند زندگی خود را بعد از جنگ از سر بگیرند و «مرد»، محصول 1950 در مورد سربازان زخمخوردهای که در تلاش برای بهبود یافتن آثار فیزیکی ـ روحی جنگ بودند.
جنگ کره ویتنام نیز با فیلمهایی مانند «کلاهخود فلزی» محصول 1951 و بعدها «راننده تاکسی» در سال 1976 «شکارچی گوزن» و «بازگشت به خانه» در سال 1978 و نهایتا «اینک آخرالزمان» در سال 1979 دنبال شد.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
انرژى هسته اى و ضرورت هاى زمانه 2 رای مطالعه بخش اول مقاله انرزی هسته ای و ضرورت های زمانه لطفا کلیک کنید