آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
گفتوگوی ایران و آمریکا و چهار مخالف متناقض
دنیای سیاست از آن جهت که در بخش عمدهای از آن، منافع، حرف اول را میزند، گاه چنان پیچیده است که تناقضهای آشکار را ممکن میکند و قطبهای متخاصم را بر سر موردی به هم نزدیک میکند و این از جذابیتهای این دنیا برای عدهای است که آن را پیگیری میکنند. این جذابیتها البته بیشتر به کار بازیگران هوشمند و بادرایتی میآید که از تحولات پیش آمده و تضاد و اشتراک منافع به وجود آمده، به شکار منافع و بهرههایی برای مردم و کشور و اعتقادات خود میپردازند.
جالب است بدانیم همین دو هفته قبل بود که تصویب قطعنامهای درباره حقوق بشر در سازمان ملل متحد، تنها سه مخالف داشت که عبارت بودند از آمریکا، رژیم اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران. شاید نتوان این رویداد را مثالی برای تناقض نماهای واقعی دنیای سیاست دانست. اما بیشک موضوع حمله آمریکا به عراق و افغانستان از این موارد است. دو جنگی که باعث شد جمهوری اسلامی به دست یک دشمن دوردست خود، از دو دشمن کناردست خلاصی یابد.
به نظر میرسد، موضوع جایگاه ایران و آمریکا و نسبت این دو کشور مهم و پرسروصدای جهان نیز از جمله همین موارد است. تغییر نسبت و وضعیتی که این دو کشور اکنون در برابر هم دارند، طیفی از مخالفان دارد که مرور آنان، عجیب و متناقض مینماید.
ایران کشوری است وسیع با جمعیتی زیاد، توان اقتصادی نسبتا بالا و منابع عظیم نفتی و... که به دلیل سخن متفاوتی که مردم آن 27 سال پیش زدند، جایگاه منحصر به فردی در بازی قدرت جهان کنونی یافته است، به ویژه که سرمنشأ تحولات مهمی در منطقه خاورمیانه، جهان اسلام و حتی گاه قارههای دیگر شده است.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
از دیگرسو ایالات متحده آمریکا نیز کشوری است وسیع با جمعیتی زیاد و بیشترین حجم تولید ناخالص ملی که با فرو پاشیدن قطب شرق، خود را قدرت بلامنازع تحولات جهانی میداند و تلاش میکند در هر چالشی در کشورهای دیگر جهان، خود را وارد کرده، تحولات را به سود خود رقم زند، هرچند به این قیمت که شعله جنگ را روشن و سربازان خود را در ینگه دنیا وارد معرکه کارزار کند و تاکنون در این مسیر، پیروزیهایی نیز داشته است.
البته سابقه روابط این دو کشور به بیش از پنجاه سال قبل برمیگردد، زمانی که با حمایت آمریکا، کودتایی نظامی در ایران، شاه مورد غضب مردم ایران را دوباره روی کار آورد و 25 سال دیگر به او مهلت سلطنت داد. دولتمردان آمریکا پس از انقلاب 57 هم که اراده مردم ایران بر تغییر رژیم تعلق گرفت، به تلافی، بسیاری از منابع و اموال آنان را بلوکه کردند.
مدتی بعد که گروهی از دانشجویان در واکنش به این اقدامات به تسخیر سفارت آمریکا در تهران و گروگان گرفتن کارکنان آن پرداختند، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، روابط کشورش با جمهوری اسلامی را قطع اعلام کرد و از آن روز تاکنون، رهبران کاخ سفید تا آنجا که توانستهاند، دشمنی خود با جمهوری اسلامی و مردم ایران را از راههای گوناگون ابراز کردهاند.
در طول این سالها، مسائل و رویدادهای متعددی در جهان رخ داده که به منافع ایران و آمریکا به عنوان دو کشور قدرتمند مربوط بوده و هر یک از آنها نقش خود را در آنها ایفا کردهاند و البته مسدود بودن باب گفتوگو میان ایران و آمریکا، بهرههای گزافی را نصیب بازیگران دیگری در عرصههای بینالمللی کرده است. از همین رو، گاه که زمینههایی برای گفتوگوی این دو کشور به وجود میآید، طیف نه چندان همگونی از بازیگران عرصه جهانی، بنای مخالفت گذاشته، تلاش خود را در به نتیجه نرسیدن هرگونه گفتوگو و تماس میان دو طرف به کار میبندد و آنگونه که پیداست، تاکنون نیز این تلاشها چندان بیثمر نبوده است.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
با بررسی بازیگران بینالمللی و نیز مرور حوادث گذشته، میتوان این گروهها را در چهار طیف تقسیمبندی کرد:
1ـ صهیونیستها
2ـ کشورهای اروپایی، به ویژه انگلیس
3ـ اعراب
4ـ نیروهای انقلابی و حزباللهی طرفدار جمهوری اسلامی
هرچند ممکن است این تقسیمبندی چندان دقیق و کامل نباشد، اما ما را تا اندازهای در رسیدن به اهداف تحلیلی خود یاری میکند.
1ـ صهیونیستها در رأس مخالفان تغییر رابطه کنونی آمریکا و جمهور یاسلامی و هرگونه تلطیف آنند. این گروه در جهان و به ویژه در ایالات متحده آمریکا از نفوذ و قدرت قابل توجهی برخوردارند، به ویژه در یکی، دو سال اخیر، این موضعگیریها علیه برنامه هستهای ایران داشته و آشکارا و چندباره ایران را تهدید به حمله کردهاند.
علت هم روشن است و آن اینکه جمهوری اسلامی، اصلیترین زیرسؤالبرنده موجودیت اسرائیل و جدیترین منتقد روند کنونی صلح خاورمیانه بوده است. هرچند این رویکرد جمهوری اسلامی هیچگاه با ورود نظامی و یا تأمین سلاح برای مبارزان فلسطینی همراه نبوده، اما از مسیر موضعگیریهای دیپلماتیک و حمایتهای معنوی و خطدهیهای فکری دنبال شده است چنانکه سرانجام منجر به پیروزی دمکراتیک گروهی شد که بر اساس بینش انقلاب اسلامی یعنی مبارزه با محوریت اسلام شکل گرفته بود.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
صهیونیستها همواره مخالف درجه اول هرگونه گفتوگو میان ایران و آمریکا هستند که دفاع از موجودیت اسرائیل و صلح خاورمیانه محور اول آن نباشد. پیش از این هم در ماجرای «مک فارلین» تنها مقطعی که تعامل مستقیم ایران و آمریکا در شرف انجام بود، صهیونیستها با انتشار اخبار آن از به نتیجه رسیدن چنین گفتمانی جلوگیری کردند.
2ـ مخالفت با تعامل مستقیم ایران و آمریکا، هرچند در میان کشورهای اروپایی عمومیت ندارد، اما به نظر میرسد قدرتهای اصلی اروپایی، به ویژه انگلیس را میتوان از مخالفان جدی هرگونه تعامل مستقیم ایران و آمریکا دانست.
بخش قابل توجهی از این مخالفت، ناشی از منافع هنگفت اقتصادی است که اروپاییها در 27 سال گذشته به دست آوردهاند. تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران، بسیاری از شرکتهای اروپایی را منتفع کرده و آنها توانستهاند از قبل معامله با ایران،چه از راههای قانونی و چه از راه قاچاق، به سودهای کلانی دست یابند.
همین دو هفته قبل بود که در انگلستان فاش شد، شوهر وزیر فرهنگ این کشور، در ارسال قطعات هواپیما به یک شرکت ایرانی فعال بوده و کابینه بلر برای لاپوشانی این مضوع که از مدتها پیش در حال انجام بود، اعلام کرد از آنجا که شوهر خانم وزیر با «عضو محور شرارت!» مبادله قطعات هواپیمای کرده، وی از این پس حق شرکت در جلساتی که در آنها درباره ایران بحث میشود را ندارد.
عدم ارتباط مستقیم ایران و آمریکا، از جنبه دیگری هم برای اروپا جذابیت داشته و آن ایجاد زمینه واسطهگری و ایفای نقش دیپلماتیک بوده که اوج آن، در حضور دوساله سه کشور اروپایی در مذاکرات هستهای با ایران بود و هرچند دستاوردهای خوبی برای آنان داشت، برای ایران پیامد چندانی به جز از دست دادن زمان و اطلاعات سری به همراه نداشت. به علاوه از آنجا که در پرونده هستهای ایران، از نگاه برخی آمریکا طرف مقابل ایران به شمار میرود، هنوز مشخص نیست که اروپاییها در این واسطهگری دیپلماتیک دو ساله، آیا پیامهای ایران را صادقانه به طرف مقابل رساندهاند و یا آنکه پیامهای ایران را مطابق منافع خود تحریف کردهاند؟
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
3ـ در این تقسیمبندی، اعراب به عنوان سومین جبهه مخالف تعامل مستقیم ایران و آمریکا شناخته میشوند. البته مقصود از اعراب، کل کشورهای عربی و اسلامی دنیا نیست، بلکه طیفی قابل توجه از کشورهای منطقه است که در رقابت با ایران قرار دارند و عربیت در مواضع آنان نقش پررنگی دارد. نوع این کشورها دارای حکومتهای غیردمکراتیک وابسته به پول نفت هستند که روابط بسیار نزدیکی هم با ایالات متحده آمریکا دارند. از همینرو هرگونه بهبود در تعامل ایران و آمریکا میتواند به شدت به ضرر آنان تمام شود. چه آنان احساس میکنند با وجود ایران ـ با توجه به سطح فناوری و جایگاه آن ـ احتمال خارج شدن آنان از دایره توجه آمریکا میرود، امری که پیامدهای زیانآوری برای آنان در بر خواهد داشت. از جمله این پیامدها میتواند از دست دادن تسلط بر منابع عظیم نفت و گاز خلیج فارس باشد.
آنچه در روزهای اخیر تحت عنوان مخالفت جبهه اعراب سنی عراق و نیز مخالفت عمرو موسی، دبیر کل اتحادیه عرب ـ شاخصترین گروه شاخص اعراب ـ در خصوص گفتوگوی ایران و آمریکا درباره عراق بروز کرد، دقیقا در همین راستا ارزیابی میشود.
کشورهای قدرتمند عرب، در نقشآفرینی در جهان اسلام رقیب جدی ایران به شمار میروند و البته در همین عرصه، منافع مشترک زیادی نیز با ایران دارند.
4ـ اما چهارمین گروه از کسانی که نگران تعامل بیشتر و مستقیمتر ایران و آمریکا هستند، بخشی از نیروهای انقلابی و حزباللهی هوادار جمهوری اسلامی هستند. این گروه از هر لحاظ هویتی متفاوت و متناقض با گروههای قبلی دارند. هر دولت ـ ملتی پشتوانههایی برای حفظ و بقا دارد و گروه نامبرده در شمار این پشوانهها برای جمهوری اسلامی ایران هستند که هر زمان خطری برای انقلاب و نظام پیش آمده، برای آن از جان مایه گذاشتهاند.
سابقه دشمنیهای آمریکا با ایران و هویت استکباری این کشور که در فرهنگ انقلاب اسلامی از آن با نام «شیطان بزرگ» یاد میشود، این گروه را نگران میکند که در صورت هرگونه تعامل جمهوری اسلامی و آمریکا، شعارهای چندین ساله زیر سؤال رفته و به تدریج هویت انقلابی، استقلال و عزت جمهوری اسلامی خدشهدار شود. آنان اکنون میپرسند، آیا آمریکا تغییر ماهیت داده یا ما و گفتوگوی این دو کشور، حامل چه پیامی برای مردم ایران و مسلمانان جهان خواهد بود؟
آنان البته نمونهها و شواهد محکمی برای ایده خود دارند. در همین سه، چهار روز اخیر شاهد بودیم که رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا چندین بار با تماس و فشار و سخنرانی به خاطر مجازات یک افغانی در افغانستان، حتی دولت این کشور را که دستنشانده خود آنان به شمار میرود، تحت فشار قرار دادهاند.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
واقعیت آن است که هرگونه تلاشی بخواهد از سوی مسئولان کشور در راستای گفتوگو یا تعامل با آمریکا انجام شود، نمیتواند با چشم بستن بر گروه چهارم صورت گیرد، چراکه نه تنها این گروه نقش اساسی در استمرار، بقا و ایستادگی جمهوری اسلامی دارند، بلکه استدلالهای محکم و قاطعی دارند که با هویت استقلالطلبانه جمهوری اسلامی پیوند خورده است.
این تقسیمبندی چهارگانه، بیش از هر چیز مبین یک تناقض جدی پیش روی مسئولان جمهوری اسلامی است که هرگونه پاسخ به آمریکا، مستلزم حل آن است، تا راهی باریک و دقیق پیدا شود که از قبل آن، هم سه گروه اول (شامل دشمنان و رقبای جمهوری اسلامی)، ناکام شوند و هم به نگرانیهای گروه چهارم پایان داده شود؛ راهی که هم حفظکننده عزت و اقتدار و استقلال و هویت جمهوری اسلامی باشد و هم بیشترین منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای کشورمان تضمین کند.
به نظر میرسد دستیابی به چنین راهی، تعمق، بررسی و فرصت بیشتری میطلبد که به زودی درباره آن سخن خواهیم گفت.
آرشیو مقالات و تحقیقات مجید زواری در نظر سنجی این وبلاگ شرکت کنید
انرژى هسته اى و ضرورت هاى زمانه 2
رای مطالعه بخش اول مقاله انرزی هسته ای و ضرورت های زمانه لطفا کلیک کنید